در پله آخر یکهو جلو راهش سبز می‌شوم.

گود شنگی

همشهری آنلاین _ رضا نیکنام: زیر لب به همه بد و بیراه می‌گوید؛ از پدرش که روزی کارگر کوره‌پزخانه بوده و اینجا را برای زندگی انتخاب کرده تا پله‌های سنگی که از دوران کودکی‌اش تا الان که دختر دم‌بخت دارد، مثل کنه به زندگی‌اش چسبیده و بالا و پایین کردن آن، امان او و همه ساکنان را بریده است. امثال «آقا نقی» کم نیستند. افرادی که از زندگی کنار گود باغ آذری (شنگی) متنفرند و کابوس‌های شبانه و ترس از افتادن از پله‌ها رهایشان نمی‌کند. آنها ناچار به این همزیستی مسالمت‌آمیز هستند.   درتاریخچه شهر تهران واژگانی مثل گود، چال و میدان زیاد دیده می‌شود. میدان اعدام، زنبورک خانه، چال میدان، چال مگسی، چال حصار و تا دل‌تان بخواهد «گود»؛ گود علی یخی، مهدی عباس، حسین نفتی، میثاق، شمس‌آباد، فرح‌آباد و...

اگر بگوییم گودهای تهران حق بزرگی گردن تهرانی‌ها دارند، گزاف نگفته‌ایم. در روزگار گذشته آجر مورد نیاز خانه‌سازی از اینجا تأمین می‌شد. اگر در محله‌های قدیم قدم بزنید هنوز هم نشانی از آجرهایی که درتنور این کوره‌پزخانه‌ها تفتیده، پیدا می‌کنید؛ از همان آجرهای خشت و گلی که به شکل دندانه دندانه (کبوترپران) بر دیوار حیاط برخی خانه‌های قدیمی نقش بسته است. آجرهایی که با دستان آدم‌هایی چون پدر آقانقی شکل گرفت تا دیوار خانه‌ها یکی یکی بالا برود.
هوای پاییزی، نم نم باران و گود باغ آذری را به هم گره می‌زنیم و با همراهی ۳ نفر از کارشناسان و افراد قدیمی محله از حال و هوای معروف‌ترین گودهای تهران، از قدیم تاکنون، خبر می‌گیریم.
همین‌طورکه با «قادرجبارزاده» محقق و پژوهشگر شهری درکوچه‌پسکوچه‌های یکی از محله‌های قدیمی تهران، گود «شنگی» قدم می‌زنیم رو به ما می‌کند و می‌گوید: «فکر نکنید گودها فقط در این نقطه از شهر وجود دارند. بیشتر محله‌های جنوب تهران مثل مناطق ۱۲، ۱۵، ۱۶، ۲۰ گودها و چاله‌های معروف و نام‌های بامسمایی داشتند. تا به حال اسم «گود فیلخانه» را شنیده‌اید؟ همان گودی که از شمال به خیابان ۱۵ خرداد، از جنوب به خیابان مولوی می‌رسید و اکنون اثری از آن نیست. این گود در زمان «ناصرالدین شاه»، محل نگهداری چند فیل برای تشریفات سلطنتی بود. معمولاً از این فیل‌ها برای مراسم عروسی نورچشمی‌های شاه و آدم‌های معروف دارالخلافه استفاده می‌کردند. از میان عروس‌های مشهوری که با فیل به خانه بخت رفتند، «عصمت‌الدوله» دخترناصرالدین شاه بود.»

کو؟ کجاست گود حسین‌نفتی، گود شنگی

  • زنبورک را روی شتر می‌گذاشتند

در یکی از کوچه‌ها که نمای فرسوده خانه‌ها قاپ چشمانمان را می‌دزدید، سربازی که زنبیل نان و کیسه خرید مادرش را به دست گرفته و آرام آرام با هم راه می‌روند و گپ می‌زنند، ذهن جبارزاده را به یاد یکی دیگر از گودهای معروف تهران پرواز می‌دهد. او در این‌باره می‌گوید: «چه جالب! این سرباز جوان، من را یاد «گود زنبورک خانه» انداخت. همانجایی که محل نگهداری زنبورک‌ها و مهمات آن بود. درواقع زنبورکچی و زنبورکچیان، نظامیانی بودند که زنبورک داشتند. زنبورک، نوعی اسلحه گرم، ما بین توپ و تفنگ بود. ۳ پایه داشت که روی زمین یا روی شتر می‌گذاشتند و با گلوله‌هایی که شبیه گردو بود، آتش می‌کردند. گود زنبورک خانه در شمال خیابان مولوی و در نزدیکی محلی به نام سر قبر آقا(مزار مرحوم حاج میرزا ابوالقاسم‌ـ از علمای دین) قرارداشت که بعدها پر شد و روی آن خانه‌هایی ساختند.»

  • گود «علی یخی»، پاخور تهرانی‌ها

گودهای تهران در قدیم بنا به اقتضای زمان و مسائل شهری و اجتماعی، کاربری‌های مختلفی داشتند. به محقق و پژوهشگر شهری می‌گوییم از «گود علی یخی» تعریف کنید. او روی پله سنگی یکی از خانه‌ها می‌نشیند و می‌گوید: «نام «علی یخی» در ملکه ذهن مردمان بومی و قدیمی محله، خزانه شهید بخارایی است. چون این فرد نیکوکار در داخل گود، کارخانه یخ‌سازی داشت و حدود ۲۰۰ نفر کارگر از این محل نان سر سفره می‌بردند. این گود درشمال خیابان احمدی و جنوب خیابان فرجی وجود داشت. به جز «علی یخی»، فرد دیگری به نام «حاج محمدمیرآب» در این گود مستقر بود و با گاری، آب را بین مردم تقسیم می‌کرد. حالا اسم و رسم «علی یخی» مانده، اما از آن گودی که پاخور خیلی از مردمان تهرانی بود، خبری نیست و این محل به مجموعه ورزشی «سهند» تبدیل شده است.»

  • پاک کردن لگه ننگ از گودها

داستان گودهای تهران یکی‌ـ دوتا نیست و هرکدام آنها مثل «کریم نیا»، «چنگیزپور»، «خانعلی»، «سیددرویش»، «حاج محمد فخار»، «حاج ماشاءالله» و... خاطرات شیرین و ماندگاری به جا گذاشته‌اند. جبارزاده با بیان این جمله می‌گوید: «تعجب نکنید درگذشته گودهای ننگ بار و لکه‌داری مثل «چاله میدان»، «چاله حصار»، «چاله سیلابی» و «گودافسر سیاه» وجود داشت که پاتوق بخشی از افراد شرور و خلافکار شده بود، اما حالا این گودها یا پر شده‌اند و یا با ساخت امکانات متنوع فرهنگی، ورزشی و تفریحی، نقاط تاریک محله‌ها را روشن کرده‌اند.

کو؟ کجاست گود حسین‌نفتی، گود شنگی

  • ادبیات «چاله میدونی» از کجا آمد؟  

«چاله میدان» سابق از شمال به خیابان ۱۵ خرداد کنونی، از جنوب به خیابان محبان، از شرق به خیابان صادق‌پور و از غرب به خیابان مصطفی خمینی(ره) منتهی می‌شود و به بازار چهل تن، امامزاده سید اسماعیل(ع)، میدان مال‌فروش‌ها و دروازه غار راه داشت. این گود تا مدت‌ها مکانی امن برای خلافکاران بود. بعدها یک میدان هم در گود ساختند که بیشتر به «چاله میدان» شهرت پیدا کرد. افرادی که در این محل رفت‌وآمد داشتند از الفاظ وجمله‌های رکیک و زننده استفاده می‌کردند. از این‌رو این طرز صحبت کردن به‌عنوان «ادبیات چاله میدونی» شناخته شد و در میان مردم جا افتاد. حالا هم این اصطلاح زمانی به کار می‌رود که فردی از کلمات نامتعارف در صحبت‌هایش استفاده کند.   «نصرالله حدادی»، تاریخ شناس، درباره چاله‌میدان و نخل معروف «درخونگاه» می‌گوید: «در کتاب «شرح زندگانی من» عبدالله مستوفی جلد یک آمده است که این نخل از آن ِ «چاله‌میدانی‌ها» بوده و «سنگلجی‌ها» با آنها همیشه دعوا می‌کردند.

در نهایت دعوا بر سر این نخل از سنگلجی‌ها یک کشته برجای می‌گذارد و از آنجا که بازار به سنگلج نزدیک‌تر بوده تا چاله‌میدان، ناصرالدین‌شاه دستور می‌دهد این نخل را به‌عنوان خون‌بس و آتش‌بس بین این دو محله، سنگلجی‌ها نگه دارند.»  او اضافه می‌کند: «اشتباه نکنید! دعوا بر سر نخل نبوده، دعوا بر سر این بود که چه گروهی از چه محله‌ای اول وارد بازار شود و چون هر دو این مناطق دارای اراذل و اوباش معروفی بودند، همیشه بین آنها دعوا بود و ماه محرم هر سال چندین نفر کشته می‌شدند. مستوفی در کتابش می‌گوید که ناصرالدین‌شاه در نهایت دستور می‌دهد این اراذل مانند «اکبربی‌غم» و”‌عبدالله‌گاوی» و... را می‌گیرند و حکم می‌کند دو اسمی‌ها را بیش از یک اسمی‌ها شلاق بزنند، چون معتقد بوده آنها شریرترند! و در نهایت برای خجالت‌زده کردن چاله‌میدانی‌ها، نخل آنها را به سنگلجی‌ها می‌دهد.».

کو؟ کجاست گود حسین‌نفتی، گود شنگی

  • حلبی‌آباد با خاک یکسان شد

«نبی اله احدی» از افراد قدیمی محله خزانه بخارایی از وضعیت گودهای منطقه ۱۶ اطلاعات خوبی در دست دارد. وقتی به محل سابق «گود حسین نفتی» نزدیک می‌شویم هرچه در چنته دارد رو می‌کند و می‌گوید: «اینجا چندین کوره‌ آجرپزی داشت که «حسین آقا» مالک آن بود. آب سیاهی که مثل نفت بود از این گود می‌گذشت و از همان وقت اینجا به «گود حسین نفتی» شهرت داشت و چند دهه فعالیت کرد. اما تا قبل از بحبوحه پیروزی انقلاب اسلامی مردم شروع به ساخت آلونک‌های کوچک و ناموزون و غیراصولی کردند که بیشتر شبیه حلبی‌آباد بود تا محله.» در اوایل دهه ۷۰ شهرداری می‌خواست به وضعیت نابسامان گودحسین نفتی خاتمه دهد. بنابراین با دستور شهردار وقت منطقه ۱۶، بولدوزرها اینجا را به‌طور کامل با خاک یکسان کردند. حوالی سال‌های ۱۳۷۴ و ۱۳۷۵ گود حسین نفتی برای همیشه جمع‌آوری شده بود.» بوستان یادواره شهدا و ورزشگاه سهند در محله خزانه بخارایی در واقع همان محل سابق گود حسین نفتی است.

  • تولد باغ زیتون در گود باغ آذری

یکی دیگر از گودهای معروف تهران قدیم، «گود آذری» یا «گود شنگی» سابقه صد ساله دارد و از ۵۰ سال قبل با ساخت خانه‌های ۴۰ تا ۶۰‌مترمربعی به محله‌ای متفاوت تبدیل شده است. ‌درصد بالایی از ساکنان محله باغ آذری را خانواده‌های کارگران شاغل درکوره‌پزخانه‌ها تشکیل می‌دهند و بقیه مردمان مهاجری هستند که به دلیل ارزانی اجاره‌بها به اینجا مهاجرت کرده‌اند.
گودنشین‌های باغ آذری خیلی زودتر از دیگر شهروندان با مشکلات بارش باران و برف درگیر می‌شوند. «عباس جوهری» یکی از معتمدان محله باغ آذری از روزهایی حرف می‌زند که آب باران وارد خانه شهروندان می‌شود و همه آستین بالا می‌زنند تا سیلاب را از محل زندگی خود بیرون کنند. این گود بسیار پایین‌تر از سطح زمین است و از آنجا که در گود هیچ جایی برای برون رفت آب باران وجود ندارد وقتی سطح آب باران بالا و بالاتر می‌رود، حیاط خانه‌ها از آب و گل و لای پر می‌شود. جوهری از «گود کریم نیا» از دیگر گودهای محله باغ آذری حرف می‌زند که به بوستان سرسبز میثاق تبدیل شده و درختان انبوه زیتون آن کسب و کار بانوان خانه‌دار باغ آذری را فراهم کرده است.

داستان گودها همچنان ادامه دارد
گودهای تهران در طول قرن گذشته تغییرات بسیاری داشته، اما هنوز داستانش به پایان نرسیده است. اهالی گود سیدالشهدا(ع) و مردمانی که در باغ آذری و خزانه بخارایی در خانه‌های فرسوده و قدیمی زندگی می‌کنند منتظر راه‌حلی برای مشکلات‌شان هستند. دیگر رنگ‌آمیزی در و دیوار خانه‌ها و نصب گلدان‌های پر ازگل، دردی از آنها دوا نمی‌کند و فقط مانند خوردن قرص مسکنی است تا برای دقایقی غم‌شان را فراموش کنند و دوباره روز از نو و روزی از نو.

کد خبر 641818

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار زیر پوست شهر

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha